جمعه 23 اسفند 1387   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

از کوزه همان برون تراود که در اوست! در باره تعيين حداقل دستمزد سال ۱۳۸۸کارگران، امير جواهری لنگرودی

* شورای عالی کار، عصرچهارشنبه۲۱ اسفند۸۷،حداقل دستمزد سال ۱۳۸۸کارگران ايران را به مبلغ ۲۷۴هزار و۵۰۰ تومان تعيين کرد!


amirjavaheri@yahoo.com

خبرگزاری های رسمی جمهوری اسلامی اعلام داشته اند: " شورای عالی کار متشکل از نمايندگان گروه های کارگری، کارفرمايی و دولت، عصر امروز دردومين جلسه رسمی خود حداقل دستمزد سال آينده کارگران را دو ميليون و ۷۴۵ هزار ريال تعيين کرد " در ادامه اعلام شده: " بر اساس مصوبه شورای عالی کار حداقل مزد روزانه کارگران در سال آينده رقمی معادل۹۱ هزار و ۵۰۰ريال خواهد بود که اين رقم نسبت به سال گذشته ۲۵ درصد افزايش داشته است." در پايان خبر آمده است : " همچنين از ابتدای سال۸۸ به ميزان۵ درصد آخرين مزد ثابت و يا مبنای سال جاری به اضافه روزانه۱۴هزار و۶۴۰ ريال به دستمزد کارگران افزوده می شود ،مشروط به اينکه دستمزد روزانه هر کارگر از مبلغ ۹۱ هزار و ۵۰۰ ريال کمتر نشود. " ايلنا می افزايد : " در مورد نرخ پايه سنوات مشمول طرح‌های طبقه‌بندی مشاغل مبلغ ياد شده برای گروه يک بوده و برای ساير گروه‌ها بر اساس جدول اعلامی از سوی وزارت کار اقدام می‌شود. درمورد مبلغ کمک هزينه خانوار نيز مانند سال گذشته عمل می‌شود"( خبرگزاری ايلنا - مهر، ۲۱اسفند۸۷)



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


اين همه در حاليستکه سنديکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه و اتحاديه آزاد کارگران ايران طی بيانيه ای مشترک در تاريخ ۱۸ اسفند ماه ۸۷ گزارش کرده اند : " ما با بيش از ده هزار امضا توسط جمعی از کارگران فراخوان دهنده طومار خواست افزايش دستمزدها تحويل، شورای عالی کار، مجلس شورای اسلامی و مجمع تشخيص مصلحت نموده ايم...."
بيانيه نويسان اعلام می دارند: " از آنجا که نرخ تورم اعلام شده توسط بانک مرکزی هميشه نصف نرخ تورم واقعی موجود در جامعه بوده است و بر اساس پيش بينی های اقتصاددانان و اجرای بخشی از سياستهای معطوف به طرح تحول اقتصادی، هزينه های زندگی در سال آينده به طور سرسام آوری افزايش پيدا خواهد کرد.
لذا: سنديکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه و اتحاديه آزاد کارگران ايران اعلام ميدارند بر اساس هر گونه کارشناسی علمی و منصفانه هم اينک حداقل دستمزد کارگران بايد يک ميليون و پانصد هزارتومان باشد." در ادامه بيانيه آمده است : " دراين راستا و برای تامين يک زندگی انسانی برای کارگران، ما به عنوان قدم اول برای جبران فقر و فلاکتی که بر کارگران ايران تحميل شده است اعلام ميداريم:
حداقل دستمزدی که طی روزهای آينده در شورای عالی کار به تصويب ميرسد نبايد کم تر از يک ميليون تومان در ماه باشد و ما بدينوسيله به نمايندگی از بيش از ده هزار کارگری که تا کنون طومار خواست افزايش دستمزدها را امضا کرده اند از کسانی که در شورايعالی کار بدون حضور نماينده های واقعی کارگران برای نيروی کار آنان نرخ تعيين ميکنند مصرانه ميخواهيم نيروی کار ما کارگران را مانند سالهای گذشته به حراج نگذارند و بر خواست کارگران برای تعيين حداقل دستمزد به مبلغ يک ميليون تومان تن در دهند..." http://www.syndicavahed.info/
جدا ازخواست بيش از ده هزارامضاء کننده کارگرکه ياد شد . نماينده گان دفاتر" خانه کارگر" دراغلب شهرستان ها و استان ها، طی چند ماه اخيرودرهرفرصتی درگفتگوبا ايلنا ضمن طرح مشکلات، بالا بودن هزينه سرسام آورزندگی ، نرخ بالای تورم، گرانی خواربار، مسکن، بدهی يکايک کارگران به بانک ها و نزول خواران حاجی بازاری و صندوق های قرض الحسنه ، کوهی از مشکلات خود را پيش پای نشست دربسته به اصطلاح " شورای تعيين دستمزد ها " قرار دادند. کارگران به زبان خويش اعلام می دارند؛ارقام اعلام شده بانک مرکزی که معيار ارزش يابی تعيين نرخ دستمزد سالانه به حساب ميرود ، همواره پائين تر از نرخ ميزان تورم سبد هزينه خانوار کارگری جاری در حيات روزانه اش می باشد. خبرگزاری ايلنا در تاريخ ۱۱اسفند۸۷ از قول حسن صادقی از سرکردگان سابق شورای عالی کارنوشت : استناد قانونی افزايش مزد سالانه کارگران را ماده۴۱ قانون کار عنوان کرد و آن اينکه، سبد هزينه خانوار کارگری براساس۳۶ قلم کالا تعيين می‌‏شود؛ درحاليکه سبد هزينه‌‏ای که بانک مرکزی اعلام می‌‏کند براساس شاخص قيمت‌‏هادر۳۵۴قلم کالاست.
ولی اين در حالی استکه درسبد هزينه اعلامی بانک مرکزی، کالاهای لوکس نيز وجود دارد، ‏درعوض درسبد هزينه خانوار کارگری، کالاهايی مثل ماشين‌‏های گران قيمت وجود ندارد و بيشتر اين سبد تامين کالری و نيازهای اوليه و ضروری خانوار کارگری است. درهمين روزخبرگزاری کاربازمی نويسد : " مزد روزانه کارگر درسال ۵۸ رقمی معادل ۵۶۷ ريال بود اما هرچند که اين رقم امروز نسبت به آن سال ۱۲هزار و ۱۰۰درصد افزايش داشته است، اما درمقايسه با رشد۱۷هزار درصدی تورم که در۳۰ سال گذشته به وجود آمده است مشخص می‌‏شود که هنوز افزايش مزدی چهارهزار درصد عقب است." (ايلنا ،۱۱اسفند۸۷ ) بر پايه رقمی که اعلام شده است نشان ميدهد که ، ميزان دستمزد واقعی می بايست يکی از مشکلات موجود در رابطه خلاء ميان سبد هزينه زندگی و خط فقربوده را که درشرايط اقتصادی حاکم برجامعه در طی اين سال ها هيچ‌گاه اين خلاء پرنشده ، پاسخ می داد . ولی برای " شورای عالی تعيين دستمزد ، درب به همان پاشنه می گردد.
آنچه درعصر چهارشنبه ۲۱اسفند۸۷ دراطاقهای دربسته به نام نماينده گان " شورای عالی کارمتشکل از نمايندگان گروه های کارگری، کارفرمايی و دولت" به انجام رسيد، نشانه کمترين توجه به انبوه خواست ها و مطالبات کارگران و فرياد اين کارگراست که می گويد : " چه اهميتی دارد که من چند سال دارم. دختر سه ساله ام اصلا رنگ لباس نو را نديده، همسرم مجبور است در يک اتاق ۱۲ متری با من بسازد،مکثی می کند و ادامه می دهد: می دانيد چند وقت است رنگ گوشت را نديده ايم؟!
اخبارو گزارشات درون کشورموئد اين است که از يک سو؛ دولت درآمد حاصله از منابع سرشار ايران را يا چپاول کرده و در جيب سران همين حکومت سرازير ميکند و يا ميلياردها دلار از آن را خرج پروژههای خود و بخش خودمانی و خودشانی می سازد. اين پروژه ها هيچ سودی برای مردمان محروم کشور ندارند و از ديگرسو؛ ميبينيم که چطور زنان و مردان زحمتکش ايران بايد روزها، هفته ها، ماهها و ای بسا يک يا دو سال همان حقوق حداقل خود را هم دريافت نکنند و نتوانند پاسخگوی پايهای ترين نيازهای خانوادهايشان باشند و هيچگاه گوشت و مرغ و ميوه برسرسفره هايشان راه نيابد. من پيشترهم نوشته ام ؛ تشکل، تجمع، اتحاد عمل های موردی يا پايدار،پُردوام و کارآمد، سازمانيابی تشکل های مستقل سراسری و اتحاد عمل وسيع جنبش های اجتماعی موجود در سطح جامعه، برانگيختن وسيع ترين همبستگی بين المللی درراستای پشتيبانی ازمبارزات کارگران ايران، حلقه مقدم رودررويی با استبداد حاکم است .دراينراه ازهيچ اقدام جدی و موثر فروگذار ننماييم!

ما درطول ماه ها، هفته ها و روزهای گذشته با موج وسيع اعتراضات کارگران محروم ميهنمان، بخاطرعدم پرداخت حقوقشان دست به اعتراضات گسترده ای زدند. بطوری که درسطح سايت ها و وبلاگ های گوناگون داخل کشوراين اعتراضات بشکل زيرشمارش شده است :
*اول بهمن، کارگران شرکت پارسيلون خرمآباد در اعتراض به پرداخت نشدن حقوق عقب افتاده خود تجمع کردند. کارگران بجان آمده که در وضعيت معيشتی سختی قرار دارند, با مسئولان در کارخانه درگير شدند.
*شش بهمن۸۷ ، کارگران محروم شهرداری اهواز در اعتراض به پرداخت نشدن ۶ ماه حقوق خود دست به يک تجمع اعتراضی زدند.
*هشت بهمن۸۷، کارگران صنايع فلزی بهدليل پرداخت نشدن حقوقشان در مقابل دفتر احمدينژاد تجمع اعتراضی برپا کردند. مأموران نيروی انتظامی از ترس، اين حرکت اعتراضی کارگران را محاصره کردند.
*دهم بهمنماه۸۷، در هفتتپه خوزستان، بيش از۱۵۰۰ تن از کارگران نی بر نيشکر اعتصاب کردند.آنها خواستار پرداخت به موقع حقوق و پاداش سالانهشان شدند.
*دهم بهمن۸۷، شاهد چند حرکت اعتراضی ديگر کارگری نيز بوديم. از جمله در پاکدشت کرج، کارگران سازمايه در مقابل دادگستری اين شهر تجمع اعتراضی برگزار کردند. آنها که از دزدی و غارت حقوقشان بجان آمده بودند، ميگفتند: ”دو سال است حقوقشان پرداخت نشده است.”
* ايضا روز دهم بهمن۸۷، کارگران کارخانه پرريس سسندج برای بيان خشم و اعتراض خود به تهران رفتند و درمقابل ديوان عدالت اداری تجمع اعتراضی برگزار کردند.
*روز سيزده بهمن۸۷، بيش از ۲۰۰ تن از کارگران کارخانه قند بردسير همراه با خانوادههای خود, در مقابل اداره کار و همچنين در مقابل دادگاه در اين شهر تجمع اعتراضی برپا کردند .اعتراض آنان نيز پرداخت نشدن حقوق عقب افتادهشان بود.
*روز پانزده بهمن۸۷، همزمان با حضور وزيرکار در همدان کارگران اخراجی شرکت ساميکو, در مقابل استانداری تجمع اعتراضی برپا کردند. اعتراض آنان همچنين بخاطر تاخير در پرداخت حقوق خود بود.
*روز نوزدهم بهمن۸۷، کارگران نساجی خامنه شبستر که در وضعيت معيشتی سختی قرار دارند در مقابل کارخانه تجمع کردند. اعتراض آنان به ۱۸ ماه پرداخت نشدن حقوق عقب افتادهشان بود. اين کارگران محروم که تا بحال چندبار تجمع اعتراضی دست زدند يک هفته بعد هم در مقابل اداره کار در تبريز تجمع اعتراضی ديگری برگزار کردند.
*روز بيستم بهمن۸۷، کارگران کارخانه‌های "فرنخ" و"مه نخ" قزوين در مقابل استانداری تجمع اعتراضی کردند پس ازگذشت بيش از۷ماه که ازاخراج نزديک به ۴۰۰ تن از کارگران ميگذرد، هنوز هيچگونه پرداخت بيمهای به آنها صورت نگرفته است و حقوق عقب افتاده نيز پرداخت نشده است.
*ايضا روز بيستم بهمن ۸۷ ،کارگران کارخانه سرب و روی زنجان نيز تجمع اعتراضی برپا کردند.اين کارگران محروم چند ماه است که حقوق دريافت نکردهاند.
*روز بيست دوم بهمن ۸۷ ، بيش از۳۵۰۰ تن از کارگران لولهسازی اهواز يک راهپيمايی اعتراضی برگزار کردند.آنان خواستار امنيت شغلی و حقوق عقبافتاده خود بودند. کارگران بدون توجه به تهديدهای ماموران، به خيابان ريختند.
*روز بيست چهارم بهمن۸۷ ،کارگران صنايع چوب طالقانی در مقابل وزارت کار در خيابان آزادی تهران تجمع اعتراضی برگزار کردند. يکسال است که اين کارگران هيچگونه حقوقی دريافت نکردهاند.
*کانون نويسندگان ايران در پنجم اسفند۸۷ با انتشار بيانيه ای عليه موج جديد سرکوب و اخنتاق در کشور اعتراض کرد. رد بخشی از بيان کانون آمده است : " ... بر ميزان احضارها و بازداشت‌ها افزوده شده است. در چند ماه اخير تنی چند از اعضای کانون نويسندگان ايران- محمود دولت‌آبادی، فرزانه آقايی‌پور، مجيد امين‌مويد، ناصر زرافشان، فرخنده حاجی‌زاده و حسن صانعی- توسط نيروهای امنيتی بارها احضار شدند و ساعت‌ها مورد بازجويی قرار گرفتند. و هنوز زمان زيادی از صدور حکم سنگين زندان برای يوسف عزيزی بنی‌طرف نگذشته بود که محسن حکيمی يکی ديگر از اعضای کانون و از فعالان جنبش کارگری بازداشت و پس از تحمل حدود دو ماه زندان با وثيقه‌ی سنگين آزاد شد. در همين دوره برای پنج نفر از اعضای سنديکای کارگران نيشکر هفت‌تپه، که هيچ جرمی جز دفاع از معيشت و حق تشکل خود نداشته‌اند، حکم زندان صادر شد. دانشجويان در دانشگاه‌های مختلف کشور مورد يورش و بازداشت قرار گرفتند. فشار بر اقليت‌های مذهبی نيز نمونه‌ی بارز ديگری از تفتيش و سرکوب عقيده است که دامنه‌ی آن در ماه‌های اخير افزايش يافت. در اين ميان بی‌پناهان و گم‌نامانِ معترض سخت‌تر کيفر شدند، که عاليه اقدام‌دوست نمونه‌يی مثال‌زدنی از اين بی‌پناهان معترض است. و اين‌ها، همه، تنها گوشه‌هايی از هجوم و سرکوب گسترده‌ در چند ماه اخير به شمار می‌آيد… "
*پنجم اسفند۸۷ ، کارکنان شرکت پرديسان در سمنان در مقابل استانداری در اين شهر تجمع اعتراضی برگزار کردند و خواستار پرداخت ۲ماه حقوق عقب افتاده خود شدند. مأموران نيروی انتظامی از ترس گسترش اين حرکت اعتراضی به کنترل و محاصره تجمع کنندگان پرداختند.
*ايضا در همين روز(پنجم اسفند۸۷ )از طرف خبرگزاری ايلنا اعلام شد : تجمع کارگران چينی بهداشتی مينا وارد هفتمين روز خود شد... تعداد اين کارگران به ۳۰۰ نفر می رسد و احساس می شود درصورت عدم توجه مسئولين ،تبعات جبران ناپذيری خواهد داشت. در ادامه خبر آمده است :همچنين روز گذشته مديريت کارخانه برای آرام نمودن کارگران درجمع آنان حضور پيداکردکه نتيجه ای در پی نداشت وکارگران همچنان در تجمع به سر می برند.
*ششم اسفند۸۷ ، کارگران نيروگاه سيکل ترکيبی شهر صنعتی رشت دراعتراض به پرداخت نشدن حقوقهای عقب افتاده تجمع کردند.

* در هفتم اسفند۸۷ آمده است : بيش از ۲۰۰۰ نفرازکارگرا ن لا ستيک سازی د ما ذر اعتراض به عدم پرداخت حقوق در دوماهه گذشته دست به اعتصاب زدند ....
*هشتم اسفند۸۷ ، راديو برابری طی گفتگويی از اخراج گسترده کارگران و تعطيلی کارخانه ها در شهر صنعتی کاوه آمده است ؛ شاهپور احسانی راد از اعضای اتحاديه آزاد کارگران ايران در باره اخراج کارگران، وضعيت اسفبار کارگران مهاجر و خانواده های آنان و... جمع آوری امضاء جهت افرايش دستمزد ها خبر می دهد.

*دهم اسفند۸۷، اعتصاب نمادين کارگران ذوب آهن اصفهان آغاز شد؛ در ادامه خبر آمده است : کارگران ذوب آهن اصفهان در شرايطی امروز اعتصاب خود را آغاز کردند که از سوئی بطور معمول اسامی کارگران هنگام دريافت عذا از رستورانهای کارخانه يادداشت ميشود و از سوی ديگر مامورين انتظامات کارخانه امروز دست به گشت زنی مرتب در قسمتها و کارگاههای مختلف کارخانه زدند
*ايضا دهم اسفند۸۷، کارگران کارخانه لاستيک دنا در اعتراض به عدم پرداخت حقوق و مزايای چهارماهه خود در مقابل کارخانه اقدام به تجمع کردند. اين کارگران در محل کار خود نيز دست به اعتصاب زده و از کارکردن خودداری کرده اند. صبح روز شنبه اين حرکت اعتراضی به درگيری بين کارگران و کارگزاران در اين کارخانه انجاميد که در جريان آن، تعدادی از کارگزاران زخمی شدند.
*سايت جمهوريت در تاريخ دهم اسفند۸۷، مينويسد : گسترش فقردرسه سال گذشته خط فقر به ۸۰۰ هزار تومان می رسد .
*کارگران صنايع فلزی شماره ۲ رويهم رفته ۱۰ماه است دستمزدی دريافت نکرده اند و اعتراضات تا کنونی اين کارگران برای دريافت دستمزدهای معوقه شان عليرغم تجمعات مکرر آنان و وعده های مسئولين نه تنها محققق نشده، بلکه دادگاه يافت آباد حکم بازداشت شش نفر از اين کارگران را نيز صادر کرده است.
*چهارده اسفند ۸۷، به گزارش ايلنا،دبيراجرايی خانه کارگراستان قزوين ازبيکارشدن۱۱۰ کارگر اين استان دردو روزگذشته خبر داد.
*ايضا در همين روز ايلنا خبر می دهد ؛ دبير اجرايی خانه کارگر استان مازندران از وضعيت بحرانی و سخت معيشتی کارگران کارخانه نساجی مازندران خبر داد. کارگران دو ماه حقوق معوقه طلب دارند.
*شانزدهم اسفند ۸۷، کارگران شهرداری شويشه واقع دربيست کيلومتری شهرسنندج - مريوان ، سه ماه است که حقوق ومزايای خودرادريافت نکرده اند.شهرداری روستای شويشه ۷ نفرکارگر دارد که ازنظرامکانات بهداشتی هيچ گونه توجهی به سلامتی آنها داده نمی شود ودربدترين شرايط کاری ومالی بسرمی برند.
*هفدهم اسفند ۸۷،به نوشته کانون صنفی معلمان ايران در تاريخ ۱۷اسفند ۸۷ آمده است : رضا عبدی سنبل آبادی دبير زبان انگليسی منطقه ی ۱۹ آموزش وپرورش تهران به حکم سيد حميد رضا حسينی رئيس شعبه ی ۱۰۵۹مجتمع قضايی شهيد بهشتی وتاييد حکم، توسط آقای حميد محمدی رئيس شعبه ی۱۹ تجديدنظر به شلاق محکوم شد
*هيجدهم اسفند۸۷، به گزارش خبرگزاری مهر آمده است : حدود۱۰۰نفر از کارگران شرکتهای کشت و صنعت استان خوزستان صبح امروز مقابل مجلس شورای اسلامی تجمع کردند. اين افراد خواستار احقاق حقوق خود و پرداخت ما به التفاوت بيمه فصول گذشته خود هستند.
*ايضا در هيجدهم اسفند ۸۷، به گزارش خبرگزاری کار ايران آمده است : کارگران نيشکرخوزستان درمقابل مجلس تجمع کردند تجمع‌کنندگان حدود ۲۰۰ نفر بودند به نمايندگی ازسه هزار و۵۰۰ کارگر اين کارخانه درمقابل مجلس تجمع کرده بودند. آن‌ها با بيان اينکه به صورت فصلی کار می‌کنند،اظهار داشتند که سالانه حدود۷-۶ ماه کار دارند و درمابقی سال بدون حقوق و مزايای بيکار می‌شوند.
*نوزدهم اسفند ۸۷، کارگران صنايع شيميايی ساری، بمدت ۱۰ ماه حقوق نگرفته‌اند اين کارگران ۱۰ ماه حقوق خود را دريافت نکرده‌اند تنها امروز حقوق خردادماه خود را دريافت کرده‌اند.
*ايضا در تاريخ نوزدهم اسفند ۸۷، تجمع اعتراضی کارگران شرکت آردل حدود ۱۵۰ نفر ازکارگران شرکت آردل در اعتراض به چهار ماه حقوق معوقه و پرداخت نشدن عيدی و پاداش خود مقابل دفتر سهامدار اصلی واقع در ضلع شرقی مصلی تهران تجمع کردند.
*بيست اسفند۸۷، مسموميت شديد کارگران معدن آق دره تيکان تپه و اجتماع اعتراضی آن کارگران ، دوازده تن از کارگران اخراجی معدن آق دره شهرستان تيکان تپه(تکاب) که در اثر استشمام بخار جيوه به شدت مسموم و از کار اخراج شده بودند به اداره کار اين شهر شکايت کردند.
*بيست و يکم اسفند۸۷، به گزارش ايلنا آمده است:صبح امروز جمعی از کارگران کارخانه پارس قوه به دنبال دريافت نکردن مطالبات خود مقابل کارخانه تجمع کردند. يکی از کارگران اظهار داشت: ازمجموع ۵۰۰ کارگر اين کارخانه ،۱۰۰ کارگر ۳ ماه حقوق و عيدی و پاداش سال۸۷ خود رادريافت نکرده اند.
و اين سلسله اعتراضات همچنان ادامه داشته و دارد...
تا فرارسيدن اول ماه مه۱۳۸۸راه درازی نيست، کارگران ازهمين امروز فرياد برمی آورند : به تصويب رسيدن دستمزد ۵۰۰/ ۲۷۴تومانی تحميل گرسنگی مطلق برما و خانواده هايمان است، با پيوستن به صف مبارزه برای افزايش دستمزدها از حق حيات انسانی خود به دفاع برخيزيم!





















Copyright: gooya.com 2016