متون ذیل ترجمه بخشهایی از کتاب بسیار جالب و عجیبی است که بر اساس خبر نویسنده آن، مراحل آخر خود را برای چاپ می گذراند و بر حسب تصادف قسمتی از آن در اختیار من قرار گرفت. چنانچه قسمتهای بیشتری از آن در اختیارم قرار گیرد، آن را منتشر خواهم کرد.
.... دادستان برخواست و با كسب اجازه از دادگاه و نيز با تاكيد بر اينكه اين وظيفه بر عهده وي گذارده شده و خود وي با ميل و رغبت مايل به انجام آن نيست گفت:
با هماهنگيهايي كه از قبل به عمل آمده ، اساتيد محترم رشته هاي مختلف پزشكي به دادگاه دعوت شده اند تا بعنوان شهود علمي نظرات فني خود را راجع به موارد مختلف ادعانامه بيان نمايند. من در اينجا با اجازه رياست محترم دادگاه از پرفسور دانوي داراي فوق تخصص در رشته مغز و اعصاب تقاضا ميكنم در جايگاه شهود حاضر شوند.
پرفسور دانوي در جايگاه شهود قرار گرفت.
من بدقت وضع دادگاه را زير نظر داشتم گويي صداي حيرت و ناباوري از تمام سلولهاي تمام افراد حاضر در دادگاه شنيده ميشد. تنها با افرادي كه از قبل صحبت كرده بودم و تا حدودي با اين وضعييت آشنا شده بودند اوضاع را عادي تر تحمل ميكردند.
نكته جالب و خطرناكي كه در صحن دادگاه در جايگاه تماشاچيان احساس ميكردم عكس العملهاي علماي اديان بود. در چهره بسياري از آنان بيش از بهت و حيرت، نوعي خشم و غضب ديده ميشد كه روشن بود اگر ميتوانستند بمن دسترسي داشته باشند حتي يك لحظه در كشتن من درنگ نمي كردند. اين نكته برايم بسيار جالب بود كه هم من و هم اينان همه باهم در كنار خدا بوديم و درحاليكه خدا به دلايل نامعلوم اين وضع را پذيرفته بود در سكوت به سخنان من و ديگران در دادگاه گوش ميداد چرا اينان بخود اجازه ميدادند فراتر از خدا داوري و حتي تصميم گيري نمايند.
صداي رييس دادگاه مرا بخود آورد:
- ادامه بدهيد
دادستان در مقابل پرفسور دانوي قرار گرفت و پرسيد:
- آقاي پرفسور ممكن است رشته تخصصي خود را براي دادگاه بيان نماييد.
دانوي گفت
- رشته تخصصي من مغز و اعصاب است و سالها در زمينه شناخت و كاركرد مغز انسان مشغول تحقيق و پژوهش هستم
- آيا شما در طول تحقيقات و پژوهشهايتان به نقص يا نقايص عمده در مغز انسان برخورديد؟
- به نظر من مغز انسان از ساختار پيچيده اي برخوردار است دستكم با اطلاعات بسيار كم ما از ساختار مغز ميتوانيم بگوييم مغز انسان داراي پيچيدگيهاي زيادي است كه ما را جع به آن چيزي نمي دانيم
- آقاي پرفسور سئوال من بصورت واضح اين است كه آيا با همين ميزان از شناخت ما از مغز انسان ميتوان گفت مغز از نظر ساختاري دچار ايراد و اشكال است.
- به نظرم ميتوان اينگونه گفت، براي مثال مغز انسان در دورانهاي مختلف زندگي يك فرد رفتار بسيار متفاوتي را از خود بروز ميدهد كه بعضي از اين رفتار بسيار مثبت هستند و در عين نياز جدي انسان به ادامه اين روند در طول زندگي در كمال حيرت مشاهده ميكنيم اين روند بشكل ناشناخته اي متوقف ميگردد.
- ممكن است چند نمونه را براي دادگاه بيان نماييد؟
- بله براي مثال رشد و ساخت سلولهاي مغزي را ميتوانم بعنوان نمونه اي از يك فرايند مثبت مثال بياورم كه در دوران جنيني و كودكي انسان بشكل قابل قبولي وجود دارد و همين امر باعث نشاط شادابي و قدرت برتر حافظه و كنترل صحيح ساير اندامها بدن ميگردد اما از سنين نوجواني اين امر كند شده و در ميان سالي به كمترين ميزان خود ميرسد تا جايي كه سلولهاي مغز پير شده و كارايي مغز به كمترين ميزان خود ميرسد.
- موارد ديگري را يتوانيد بگويد؟
- بله ، بيماريهاي مغزي مانند انواع سرطانها، با همين شناخت كمي كه از كاركرد مغز داريم اينطور به نظر ميرسد كه ساختاري معيوب دارد بدين صورت كه تحت شرايط نه چندان پيچيده ايي دچار بيماريهاي مختلف شده و به شكل عجيبي اين بيماري را در درون خود تقويت كرده و باعث مرگ خود ميشود. مغز بطور كلي داري قسمتهاي مختلفي است و تا آنجا كه ما توانسته ايم اين قسمتها شناسايي كنيم هر قسمت به نوبه خود داراي نقاط ضعف متعددي است كه كارايي آن را بشدت تحت شعاع قرار مي دهد.
- غير از بيماريها آيا نقايص ديگري را ميتوانيد به مغز انسان نسبت دهيد؟
- بله جدي ترين ضعف مغز انسان ضعف در راندمان يا حداكثر ظرفيت است. بطوريكه به جرات ميتوانيم بگوييم يك انسان نابغه در بهترين شرايط از مقدار بسيار اندكي از توانايي مغزي خود استفاده مينمايد و مشخص نيست چرا تمام ظرفيت مغز انسان در اختيار فرد جهت ياد گيري قرار نمي گيرد. از ديگر ضعفهاي مغز ميتوان به سيستم خون رساني آن اشاره كرد. با اينكه يك شبكه بسيار پيچيده و طولاني از مويرگها وظيفه انتقال خون حاوي مواد غذايي و اكسيژن را به سولولهاي مغزي بعهد دارند اما همين پيچيده گي و شكل تغذيه و فرايندهاي شيميايي در رگهاي مغزي و خود مغز را ميتوان از نقاط ضعف مغز بحساب آورد بطوريكه با كوچكترين اختلال در فشار داخلي اين رگها و آسيبهاي فيزيكي در بسياري از موارد مغز دچار آسيب كلي شده و قسمتهاي مهمي از فعاليتهاي مغزي مختل ميگردند.
داد ستان ادامه داد:
- آقاي پرفسور به قسمتي از سئوال ميرسم كه ممكن است شما در پاسخ با مشكل مواجه نمايد اما خواهش ميكنم به صراحت پاسخ مرا بدهيد. با ميزان تحقيقاتي كه شما در طول زندگي حرفه ايتان در باره مغز داشتيد آيا ميتوانيد بگوييد كه سازنده اين مغز آيا مي توانسته شكل كاملتر و بي نقص تري را بسازد؟
پرفسور دانوي كه انتظار اين سئوال را از جانب دادستان نداشت بجاي پاسخ نگاهش را به چشمان من دوخت و با احتياط بصورت زير چشمي خدا را نگاه ميكرد،همهمه اي در دادگاه پيچيد، رييس دادگاه با چكش چوبي خود روي ميز كوبيد و حاضران را به سكوت دعوت نمود و خطاب به پرفسور گفت:
- آقاي پرفسور آيا مايل هستيد به اين سوال پاسخ بدهيد؟
پرفسور كماكان بجاي پاسخ با حالتي نگران و كمي خشم آلود هر لحظه به سويي مينگريست و در مقابل سوال مجدد رييس دادگاه بالاخره گفت:
- بله آقاي رييس هرچند اطلاعات من بسيار محدود است و با اين اطلاعات محدود اظهار نظري به اين بزرگي آسان نيست، اما بهر حال پاسخ من مثبت است. بنظر ميرسد كسي كه مغز انسان را با شكل و با اين كارايي ساخته و اين مغز در طول هزاران سال توانسته نسل بشر را به رغم تمام نواقصش به امروز برساند، مي توانسته اين مغز را بگونه ايي طراحي نمايد كه اين اشكالات در آن بوجود نيايد. اگر دقت نماييد در خواهيد يافت ما انسانها برغم تمام ناتوانيهايمان هم اينك در بعضي موارد قادر به اعمال روشهايي هستيم كه مغز مقداري از نواقصش در نسلهاي بعد كنترل گردد بنابراين شايد بتوانيم بگوييم اين امكان وجود داشته كه مغز فارق از اين ايرادات كلي در وضعييتي بسيار مناسبتر تكامل يابد.
- ميتوانيد چند مورد را مثال بزنيد؟
- بله موارد زيادي را ميتوان اشاره نمود. تداوم روند ساخت سلولهاي مغزي همانند دوران كودكي، چنين روندي ضمن جلوگيري از روند پيري مغز و كاهش كارايي ديگر اعضاي بدن هر گونه صدمه فيزيكي را نيز ميتوانست جبران نمايد چيزي كه در حال حاضر ممكن نيست. همچنین وجود سيستمي هشدار دهنده در مقابل امراض مختلف مغزي. ما اين سيستم را در ساير قسمتهاي بدن از جمله در مغز بشكل ضعيفي داريم اگر اين روش بصورت كاملتري بود طبيعتا مغز از ايمني قابل قبولي برخوردار ميشد.
دادستان گفت :
- آقاي پرفسور بنا بر اين ميتوانيم بگوييم اگر اين مواردي كه بعنوان نقص بر شمرديم در مغز وجود نداشت انسانهاي زيادي بشكل نابهنگام نمي مردند و اين نقايص سبب مرگ اين افراد شده بدون اينكه كوچكترين كاري از دستشان برآيد؟
- بله قطعا در چنين صورتي انسانهاي زيادي ساليان زيادي تري عمر ميكردند؟
- آيا ميتوانيد رقمي را براي دادگاه بگوييد؟
- خير اين سئوال بسيار مشكلي است كه اطلاعات آماري و تاريخي زيادي ميخواهد اما در حال حاضر حدود يك هشتم مرگ و ميرها در اثر ضايعات مغزي از قبيل سكته، امراض مختلف مغزي و آسيبهاي فيزيكي است.
دادستان سئوالاتش را تمام كرد و گفت متشكرم آقاي رييس من ديگر سئوالي ندارم
بعد از نشستن دادستان رييس دادگاه رو به جايگاه وكلاي مدافع كرد و پرسيد:
- آقايان وكلا آيا دفاعي داريد؟
وكلاي مدافع لحظاتي با يكديگر مشورت كردند و سپس يكي از آنها از جاي برخواست و گفت:
- بله آقاي رييس با اجازه رياست محترم دادگاه مايليم اول سئوالاتي از آقاي پرفسور در جايگاه شهود داشته باشيم.
رييس دادگاه با دست اشاره كرد كه ميتوانيد شروع نماييد
وكيل مدافع كه مردي جوان بود و به نظر ميرسيد از اين وضع چندان هم ناراضي نيست پيش آمد و در مقابل جايگاه شهود گفت:
- جناب آقاي پرفسور مايلم از شما سئوال نمايم اگر از شما پرسيده شود مغز انسان داراي چه امتيازاتي است چه پاسخي خواهيد داد؟
به نظرم پرفسور دانوي خيالش راحت شده بود كه اولا خدا همين الان او را بخاطر اظهار نظرش مجازات نميكند و از طرفي جريان دادگاه نيز روندي عادلانه دارد،ابن بار با شوق خاصي پاسخ داد:
- بله مغز انسان داراي امتيازات گوناگوني است براي مثال ميتوان به كارايي آن در شرايط نرمال اشاره نمود. اين مغز نه چندان بزرگ در مقام فرماندهي بدن در طول حيات يك انسان چنان مديريتي را اعمال مينمايد كه براستي حيرت آوراست اعمالي مانند ديدن،شنيدن، حس كردن، درك كردن، يادگيري، محاسبات رياضي كنترل سوخت ساز و خون رساني و صدها عمل مانند اينها از جمله امتيازات بسيار قابل توجه مغز انسان هستند همچنين وضعييت قرار گيري مغز در ميان جمجمه در قسمت فوقاني اسكلت انسان نيز به نظر من شاهكار است. در واقع به نظر من جالبتر و حيرت انگيز از سر انسان چيزي وجود ندارد مجموعه ايي كامل و بسيار جمع و جور كه در عين حال تمام قسمت هدايت و ناوبري انسان را در خود دارد.
- ولي شما در جواب سئوال آقاي دادستان پاسخي داديد كه به نظر با جواب اخير شما در تناقض است.
- گمان نمي كنم اين طور باشد شما از ويژگيهاي مثبت مغز پرسيديد كه من پاسخ دادم در عين حال پاسخ من به سئوال جناب دادستان در مورد عيوب مغز نيز به قوت خود باقي است.
- ولي شما در بحث خود اشاره داشتيد مجموعه اي كامل و بسيار جمع و جور. اين عبارت اخير معمولا به يك سيستم ناقص اتلاق نمي شود. چه پاسخي داريد؟
- خب در واقع من نميتوانم حيرت و شگفتي خودم را از ساختمان مغز پنهان يا كتمان كنم. چنين مجموعه ايي كه كار ياد گيري، حفظ اطلاعات، فرماندهي تمامي ارگانهاي بدن،قرار گيري بسيار مناسب و حفاظت شده در جمجمه در عين حال جاگيري بسيار مناسب چشمها و گوشها و دهان و بيني در قسمتهاي مختلف سر انسان كار خارق العاده و بسيار حيرت آور و تحسين برانگيزي است. اتفاقا همين وضعيت عجيب پاره اي از ايرادات موجود در مغز انسان را غير قابل توجيه مي نمايد. براي مثال در همين مغز عجيب و حيرت آور، شما ناگهان با خود خوري سلولها مواجه ميشويد كه بسرعت به تخريب بافت هاي مغز منجر شده و صاحب خود را پا در مي آورد و يا سرطانها و يا بيكار ماندن حجم عظيمي از توانايي مغز در تمام طول زندگي هر انسان.
به نظر می رسید دانوی به هیجان آمده بود زیرا با صدا بلند و بدون هیچ گونه نگرانی گفت، من براي حضور در اين دادگاه بعنوان شاهد بسيار انديشيدم و هر چند پاره ای از مسايل قرار نبود از من سئوال شود اما هم اينك متوجه شدم كه اتفاقا جاي بسيار مناسبي براي طرح اين سئوال است كه اگر قرار بوده و هست كه انسان خود شخصا با استفاده از تواناييهاي طبيعي و ذاتي خود بر مشكلات و مجهولات غلبه نمايد چرا و به چه علت چنين ناكارآمدي عظيمي در مغز انسان وجود دارد و باز از خودم سئوال مي كنم اگر اين ناكارامدي وجود نداشت و انسان قادر بود از تمام توانايي مغز خود استفاده نمايد هم اينك بشر در چه جايگاهي قرار داشت.
عالي بود از نظر من زحمات يك ساله ام در حال به بار نشستن بود و به نظر مي رسيد دانوي توانسته با همين چند جمله وكيل خدا را خلع سلاح نمايد.
نكته خيلي جالب حالت خدا بود كه بر عكس آنكه جو قالب دادگاه به نفع وي پيش نمي رفت تبسم خاصي بر چهره اش نقش بسته بود، راستي او در چه فكري بود آيا آخر كار را مي ديد آيا به پيروزي خود يقين داشت و يا همه اين برنامه ها از ترفندهاي خود وي بود. هر چه بود براستي عالي بود. در دلم احساس غرور ميكردم و حتم داشتم بزودي نوعي تغيير نگرشي ژرف نسبت به نوع باور انسانها از خدا بوجود خواهد آمد.
- وكيل خدا لحظه اي نزد خدا رفت و لحظاتي با خدا آهسته صحبت كرد، صحبتهاي آنها را نميتوانستم بشنوم اما ديدم خدا سري تكان داد و چيز گفت پس از آن وكيل به مقابل جايگاه آمد و گفت من در حال حاضر سئوالي ندارم.
- رییس دادگاه خطاب به دادستان گفت میتوانید ادامه دهید .....
علی پژوهنده
advertisement@gooya.com |
|