نیچه، فیلسوف آلمانی می گوید: " با گشتن در پی سرآغازها، آدمی به خرچنگ بدل می شود (که پس – پس راه میرود.) خمینی، اما خرچنگی بود که می خواست یک جهان را هم شکل خود ساخته و به عقب براند.
آقای پیام یزدیان!
شما در آلمان زندگی می کنید و بد نیست این شعار جنبش مترقیِ مبارزان آلمان را نیز بدانید:
Nie wieder Krieg!
Nie wieder Faschismus!
خمینی، نمادِ فاشیسم مذهبی و بنیانگذار رزیمی ست از همان نوع که طی بیست و پنج سال گذشته، دهها هزار مبارز راه آزادی را قربانی کرده است.
فراخوانِ کانون نویسندگان ایران ( در تبعید ) و انجمن قلم ایران در تبعید، اعتراضی ست به این نمادِ توحش دینی و نه هیچ چیز دیگر. چرا که اینان " عدوی او نیستند، انکار او هستند. "
نکتهء دیگر آنکه، بد نیست به این گفتهء پدر من دقیق شوید: " و آن که صبر و نور هدیهء شکم ها می کند، عبای تنگش را
advertisement@gooya.com |
|
گشادتر می دوزد*." شعر و هنر در گرو آزادی ست، اما " سلطانِ وحش، تیزی شمشیر را فرازِ آزادی گرفته است.** "
کانون نویسندگان وانجمن قلم ایران در تبعید، به سلطان وحش و تیغهء شمشیرش اعتراض کرده اند، نه به هیچ چیز دیگر. سلطانِ وحشی که حرمت انسان را سنگسار می کند.
آقای یزدیان عزیز!
شما درک حضور دیگری را با درک حضورِ فاشیسم در قدرت، اشتباه گرفته اید.
با نیچه شروع کردم، بد نیست با بنیامین تمام کنم: " اگر خصم پیروز شود، حتا مردگان نیز در امان نخواهند بود. و این خصم هنوز از پیروز شدن، دست نکشیده است."
* منظومهء ایرانی. محمد مختاری.
** همانجا.