سه شنبه 9 مرداد 1386

آواز‌خوانی‌های طولانی، تکرار سروچمان اما بدون مرغ سحر، نخستين اجرای تابستانی محمدرضا شجريان به سرانجام رسيد، ايسنا

خبرگزاری دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و هنر - موسيقی

سيل جمعيتی که شامگاه گذشته پشت در کوچک تالار بزرگ کشور متوقف شده بودند، بالاخره به تالار راه پيدا کردند و تا از سردرگمی پيداکردن جايگاه و صندلی رها شوند، ساعت ۲۰:۳۰ دقيقه شد، اما عقربه‌های ساعت تالار روی ۳:۳۰ دقيقه توقف کرده است. مردم، نگران از خبری ديگر و شنيدن اينکه بايد سالن را ترک کنند، چشم به سن دوخته‌اند و هنوز مطمين نيستند.

به گزارش خبرنگار بخش موسيقی خبرگزاری دانشجويان ايران (ايسنا)، جمعيت سه‌هزار نفری برخاستند، پدر از يک‌سو و پسر از سوی ديگر و نوازندگان از پی، روی سنگی چيده بر آب، با پس‌زمينه‌ی نقاشی دوره صفويه - نقشی برگرفته از کتاب سعدی - وارد شدند. صحنه‌ی کنسرت "استاد سخن سعدی" ظاهرا هيچ کم کسری نداشت. تار را مجيد درخشانی به‌دست گرفت، تنبک را همايون شجريان، حسين رضايی‌نيا، دف و محمد فيروزی، بربط را برداشتند و سعيد فرج‌پوری هم کمانچه‌نواز گروه بود.

بخش اول را با دستگاه ماهور آغاز کردند. نوازندگان قطعه‌ای نواختند و شجريان اما ساکت؛ سپس استاد آواز ايران با تک‌نوازی کمانچه‌ی فرج‌پوری، سعدی را بازخوانی کرد و جمعيت سراپا به‌گوش:


هرکس به تماشايی، رفته است به صحرايی ما را که تو منظوری، خاطر نرود جايی

قطعه‌ی ديگر، آواز شجريان با همراهی صدای جوان فرزندش - همايون - در فضا پيچيد:


سرو چمان من چرا، ميل چمن نمی‌کند همدم گل نمی‌شود ياد چمن نمی‌کند

شجريان ادامه می‌دهد و زخمه‌ی تار درخشانی او را همراهی می‌کند.


تا کی روم از عشق تو شوريده به هر کوی تا کی شوم از شور تو ديوانه‌ی هر کوی

آخرين قطعه‌اش را خواند، بخش نخست به پايان رسيد و ناگهان صحنه تنها شد.

تا جمعيت دوباره به سالن برگردند، ساعت ۲۲:۱۵ دقيقه می‌شود و گويا شجريان قرار است تا نيمه‌های شب بخواند و مايه‌های شور و دشتی درهم بياميزد.

اين بخش با صدای دف آغاز ‌شد و کمانچه‌ی فرج‌پوری با همراهی، تنبک همايون، تار درخشانی و بربط محمد فيروزی، او را همراهی ‌کردند و همايون هم اما ‌خواند.


من چرا دل به تو دادم که دلم می‌شکنی يا چه کردم دگربار نظر می ‌نکنی

آواز‌خوانی‌های شجريان در اين بخش طولانی‌تر از هر اجرايی بود. برخی مشتاق و اما جمعی خسته،‌ چشم برهم گذاشتند ... .

انتظار می‌رفت به‌رغم حضور هنرمندان نوپردازی چون درخشانی و فيروزی در گروه، پديده‌ی تازه‌ای در اجرای استاد آواز ايران بروز کند، اما گويا ضروری است کارهای گذشته و قديمی، همچنان رج بخورند.

در نهايت محمدرضا شجريان کار را با يک مثنوی مولانا، کمی متفاوت از ساير قطعه‌های طولانی و يک‌نواخت و با شور بيشتری، به سرانجام ‌رساند.


من از کجا، بند از کجا، باره بگردان ساقيا آن جام جان‌افرای را، برريز برجان ساقيا

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

اين قطعه‌ را سعيد فرج پوری ساخته بود.

مردم يکپارچه برخاسته با کف‌زدن‌های ممتد حدود ۱۰ دقيقه‌يی، درخواست می‌کردند که استاد، ترانه‌ی مرغ سحر را، گويی برای زنده‌کردن خاطراتشان بخواند؛ شجريان اما به تعظيم و ترک صحنه اکتفا کرد.

در حالی‌که جمعيت به‌سوی سن هجوم آورده بودند و چراغ‌های موبايل فضا را روشن کرده بود، بيش از دوهزار نفر خود مرغ سحرخوانان، صحنه و تالار وزارت کشور را ترک کردند.

هوشنگ ابتهاج و پرويز مشکاتيان، ميهمان‌های ويژه‌ی نخستين شب اين اجرا‌ها بودند.

اين کنسرت روزهای ۹، ۱۱، ۱۲، ۱۴ و ۱۵ مردادماه جاری، در تالار بزرگ کشور ادامه می‌يابد.

دنبالک:
http://news.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/33935

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'آواز‌خوانی‌های طولانی، تکرار سروچمان اما بدون مرغ سحر، نخستين اجرای تابستانی محمدرضا شجريان به سرانجام رسيد، ايسنا' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016