اكبر رادي، نمايشنامهنويس برجستهي ايراني امروز بامداد پنجم دي ماه در بيمارستان پارس تهران در گذشت.
به گزارش خبرنگار تئاتر خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، او در سن 68 سالگي در حالي امروز دارفاني را وداع گفت كه چند ماهي ميشد كه از بيماري سرطان مغز استخوان رنج ميبرد.
اكبر رادي در تاريخ 10 مهرماه 1318 در رشت به دنيا آمد. فرزند سوم در بين شش برادر و خواهر بود. پدرش درس خوانده قديم بود و علاوه بر فارسي و تركي، فرانسه و روسي را مكالمه ميكرد و يك قنادي به اتفاق برادرش داشت. مادرش زني بيسواد اما بااحساس و دانا بود كه در ميان بچهها، خدمه خانه و بستگان اقتداري داشت.
رادي را هفت سالگي به مدرسه فرستادند. چهار سال اول ابتدايي را در دبستان
«عنصري» خواند. در سال 1329 به علت ورشكستگي كارخانه و افت كسب و كار پدرش، خانواده به تهران كوچ كردند.
او دو كلاس آخر ابتدايي را در دبستان «صائب» تهران (1331) و دوره متوسطه را در دبيرستان فرانسوي «رازي» به پايان رساند (1338). يك سالي پشت كنكور پزشكي ماند و سال بعد (1339) در رشته علوم اجتماعي دانشكده ادبيات دانشگاه تهران قبول شد و چهار سال بعد فوقليسانس اين رشته را هم تا نيمههاي سال دوم رفت و نزديك پاياننامه آن را رها كرد. عشق به ادبيات و علاقه روزافزون به تئاتر شايد اصليترين دليل اين كنارهگيري بود.
او همزمان، دوره يك ساله تربيت معلم را ديد (1340)، و از سال 41 با حكم رسمي وزارتخانه معلم شد؛ و دو نمايشنامه «روزنه آبي» (41) و «افول» 41 نوشت.
طي سي و دو سال تدريس در رشته ادبيات سال چهارم دبيرستان، ادبيات نمايشي انستيتو مربيان امور هنري، نمايشنامهنويسيِ مقطع كارشناسي دانشگاه تهران و نمايشنامهنويسي پيشرفته كارشناسي ارشد دانشگاه هنر ادامه داد و در سال 1373 به پايان تدريس رسيد و بازنشسته شد.
اولين داستان جدي كه نوشت؛ «باران» نام داشت كه در مسابقه داستاننويسي مجله «اطلاعات جوانان» چاپ شد و ميانِ بيشتر از هزار داستان برنده جايزه اول شد (1338).
پيش از اين مسابقه هم مقدار زيادي داستان نوشته بود و بعد از آن هم نوشت و برخي را منتشر كرد.
رادي همواره معتقد بود: « تا زماني كه نمايشنامه ايراني با آدمهاي معاصر و درد زنده نداشته باشيم، بيگمان تئاتر معاصر ملي هم نخواهيم داشت.»
به گزارش ايسنا، او نخستين نمايشنامه جدياش «روزنه آبي» را در زمستان 38 آماده كرد و به واسطه آن با شاهين سركيسيان آشنا شد. سركيسيان بعد از مطالعه نسخه دستنويس «روزنه آبي» تصميم به اجراي آن گرفت.
advertisement@gooya.com |
|
از ديگر كارهاي رادي ميتوان به: نگارش داستانهاي بلند «افسانه دريا» و«مسخره» 1336، نمايشنامه «از دست رفته» (چاپ نشده)؛ 1337، داستان «باران» و «جاده» مجله «اطلاعات جوانان»؛ 1338، داستان «سوءتفاهم» هفته نامه فردوسي؛ 1339، داستان «كوچه»1339 ، نمايشنامه «مسافران ومرگ در پاييز» چاپ در مجله «پيام نوين»1344، نمايشنامه «روزنه آبي» 1341 به كارگرداني «شاهين سركيسيان» 1345 ، نمايشنامه «مرگ در پاييز» 1349 به كارگرداني «عباس جوانمرد» تهران، چاپ مجموعه داستان «جاده» 1349، نمايشنامهي «ارثيه ايراني» 1347 ، نمايشنامه«افول»1343، نمايشنامه«صيادان» و از ديگر نمايشنامههاي او ميتوان از «لبخند باشكوه آقاي گيل»، «در مه بخوان»، «آهسته با گل سرخ»، «منجي در صبح نمناك»، «هاملت با سالاد فصل»، آميز قلمدون، «شب روي سنگفرش خيس»، «آهنگهاي شكلاتي»، «پايين گذر سقاخانه» و...، نام برد.