امسال سالگرد قيام حنبش دانشجوئی ۱۸ تير در برلين برگزار نگرديد ودراغلب شهر های بزرگ جهان نيز اين چنين بود!شهر پر حرارت و بسيار سياسی برلين مدتهاست که بی حرکت مانده است! شهری که مملو از فعاليت سياسی بود تا آنجاکه رژيم را وادار نمود، دست به ترور مخالفان خود بزند اما اينک ساکت مانده است ،براستی چرا اينچنين شده است؟
advertisement@gooya.com |
|
مدتهاست که هريک از ما در کنار کامپيوتر هايمان نشسته ايم يا مشغول نوشتن ويا خواندن مقالات وکامنت گذاشتن وجمع آوری امضاء و پخش اطلاعيه و خبر و تهمت زنی و افتراء و بحث های بی انتهای پالتاکی و مکالمات تلفنی و تماشای مصاحبه های راديوئی و تلوزيونی در باره آينده ميهنمان ايران که همچنان برای بعضی ها به سرگرمی دائمی و بی انتها تبديل شده واز جديت خود کاسته است!در برابراينهمه انديشه ورزی موشکافانه که از همه اينها در انقلاب سال ۵۷ هيچ خبری نبود و تنها احساسات عمل می کرد اينک احساسات عقب نشسته است وتنها انديشه در ميدان مانند بازی شطرنج با حرکت آهسته فيگورها پيش می رود.همه اينها را در حالی در حال پشت سر گذاشتن هستيم که ايران را حوادث وفجايع غيرقابل پيش بينی و بزرگ تر اخطار می کنند. کم کم همه اين مقاله نويسی ها ومقاله خوانی ها مانند قافيه بندی افعال شعر قديم که مولوی گفته بود: کشت مراـ که اورا به فغان آورده بود ،تبديل شده است!گاهی اوقات پزشکان با يک سيلی محکم بر اندام يک انسان بيهوش اورا به هوش می آورند.در حال حاضر مثل اينکه اپوزيسيون را هم شليک يک موشک می تواند هوشيار نمايد!در گذشته بسياری از گرد همائی راعامل فرقه گرائی و خود محوری به بن بست کشاند اما اينک درس های بسياری آموخته ايم ومی توانيم بارديگر تلاش نوينی را آغاز گر باشيم. همه سياست ها و سرنوشت اساسی يک مملکت را فقط حکومت آن کشور اداره و تعين نمی کند بلکه اپوزيسيون آن حکومت نيز در شکل گيری آينده سهيم است!اپوزيسيون ايرانی خارج کشور اينک مدتهاست که به حالت انفعال در آمده است چراکه همچنان در دوران انتخاب مسير راه گيج وسردر گم مانده است!در وضعيت کنونی اگر اوضاع به همين شکل پيش برود،تنها قدرت های بزرگ تعين کننده سرنوشت ايران خواهند بود.شايد زمينه تجمع ايرانيان مدعی اپوزيسيون را مانند نشست اپوزيسيون عراقی ها و افغانی ها ،همين قدرت فراهم نمايند!اما همه اينها می تواند علامت سرشکستگی ملتی باشد که اولين انقلاب دمکراتيک منطقه را انجام داده است!در دوره های سابق در غيبت اينترنت ،مبارزه سياسی از شور و شوق بسيار بالائی برخوردار بود اما اينک مدتهاست که مبارزه سياسی تنها خود را به نشستن پشت ميز کامپيوتر بسنده کرده است. در همين اوضاع واحوال بی عملی خارج کشوری ها اما مصادف است با سرکوب و دستگيری مبارزان داخل کشور که توسط رژيم همچنان ادامه دارد !در چنين شرائطی، تنها يک راه برای مبارزه جدی سياسی در خارج کشور باقی مانده است و آن اين هست که مانند کارگران صنعتی در قرن هيجدهم که ماشين الات را بعنوان دشمن بيکاری و بی عدالتی می پنداشتند آنها را می شکستند اينک ماهم برای بيرون آمدن از بی رمقی و بی عملی سياسی انگار بايد کامپيوترها يمان را از کار بی اندازيم!