سه شنبه 16 مهر 1387

بيانيه جبهه مشارکت درباره جعلی بودن مدرک وزير کشور

هشدار جبهه مشارکت درباره هزيمت اخلاقيات مبنايی در عرصه سياست

ماجراهای آقای کردان يک رسوايی چندجانبه است. "جعل" اگرچه يک عنوان مجرمانه و قبيح است ولی مساله اصلی مربوط به رسوايی کردان، تنها در حد جعل نيست بلکه "دروغ" و بی صداقتی در آن نکته ای است که زنگهای خطر را به صدا درآورده و نگرانی دلسوزان کشور را برانگيخته است. راستی و صداقت مهمترين مطالبه يک ملت از رهبران خويش است. اين مساله در کشور ما که نظامی دينی آن را راهبری می کند و بنا بر آرمان های اصيل انقلاب، در صدد تلازم اخلاقيات و سياست بوده اهميتی دوچندان می يابد. مردم مسلمان ما نظامی می خواستند که معنويات در آن برجسته و پررنگ باشد به نحوی که سياست در آن ديگر معنای فريب و دغل را از دست بدهد و کارها به خاطر خدا و برای مردم باشد. حال متاسفانه پس از گذشت ۳۰ سال از آن انقلاب بزرگ، مسئولانی کشف می شوند که برای رسيدن به قدرت حاضرند به راحتی و در عيان، اخلاقيات مبنايی همچون ضرورت راستگويی را به چالش بکشند و آنها را به استهزاء بگيرند. عنوان ليسانس و فوق ليسانس و دکترا جعل می کنند، با رابطه بازی و کلک به عضويت هيات علمی در می آيند، سال ها خود را از حقوق مادی و معنوی عناوين دروغين بهره مند می سازند و دست آخر در نهايت ادعا همه اينها را به عنوان امتياز برای اخذ رای اعتماد به مجلس ارائه می کنند. وزير کشور در زمره مهمترين وزرای کابينه و به لحاظ جايگاه و اختيارات و نفوذ در صدر مسئولين کشور قرار می گيرد، آيا کار انقلابی که می خواست انفجار نور باشد به اينجا رسيده که چنين جايگاه هايی بايد با نماد "دروغ" درهم آميخته شوند؟

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

متاسفانه کردان امروزه يک شخص نيست بلکه نماد تلاقی و اشتراک بخش های درونی جريان موسوم به اصولگرا با يکديگر است و از اين جهت بايد بر تماميت اين جريان تاسف خورد. جريان اصولگرا بايد پاسخ دهد که آيا کار اصولگرايی به ناراستی رسيده است؟ آيا نتيجه انتخابات برای آنها به قدری مهم است که حاضرند هراتهامی را برای نيل به هدف پذيرا باشند؟ واقعا سرپوش گذاشتن به خطاهای جبران ناپذير کردان چه دليلی می تواند داشته باشد؟ چرا وقتی جعل مدرک آشکار می شود تلاش می شود با کاغذ پاره خواندن کل مدارک دانشگاهی، به اصل آن اهانت شود؟ آيا بازگشت به ارزش های صدر انقلاب که آقای احمدی نژاد مدعی آن بود اين است؟! آيا اهانت به جامعه شريف دانشگاهی کشور و طبقه تحصيل کرده به زعم آقايان به معنای بازگشت به ارزش هاست؟! آيا بی اعتنايی به ناراستی يک مسئول، آن ارزش ادعايی آقايان است؟ آيا اعتمادزدايی از مسئولين کشور و افزودن بر شکاف ملت-دولت به معنای ارزشهايی است که آقايان از آن دم می زنند؟ هيهات!
جبهه مشارکت ايران اسلامی از ابتدا ماهيت بسياری از اين ادعاها را به خوبی می دانست و انتظاری هم نداشت که عدالت را آنانی بتوانند محقق سازند که از عدالت دم می زنند ولی اجازه نمی دهند يک حزب فراگير -که تا پيش از آن اکثريت پارلمان را در اختيار و در دولت حضور و نقش داشته- حتی يک روزنامه داشته باشد، آنان که از عدالت دم می زنند ولی در عمل رانتهای سياسی و قدرتی و اقتصادی را بين خود و هوادارانشان گسترش می دهند، آنان که ازآزادی مطلق دم می زنند ولی يک تجمع ساده و کمترين انتقادی را برنمی تابند، آنان که از اصولگرايی دم می زنند ولی کمترين حد از اين اصولگرايی را که همانا پاسداشت راستی و صداقت است ناديده می گيرند و در برابر آن چشم فرو می بندند و .... کاملا روشن است که افراد اين جريان تا چه اندازه به جايگاه های قدرتی خويش دلبسته اند و به همين دليل است که روزنه های رقابت های عادلانه و آزاد بودن انتخابات را محدود می کنند و هکذاست که رسانه های مستقل را تحمل نمی کنند و جامعه مدنی را در فشار قرار می دهند.
متاسفانه دولتی که شعار مبارزه با فقر و فساد و تبعيض را بر پيشانی خود يدک می کشيد امروزه در هر ۳ بخش اين شعار نمره قبولی ندارد. با اجرای سياستهای اشتباه و مديريت ناکارآمد فقر را گسترش داده و اسم آن را قناعت گذاشته اند! فساد به گواه آمارهای بين المللی افزايش يافته ؛ سياست های توسعه دهنده رانت های دولتی، کاستن از نظارت های مردمی، توزيع نادرست منابع و از همه مهمتر برگزاری انتخابات مجلس به نحوی که مجلس عملا در برابر فساد چندان جديتی نداشته باشد طبيعی است که نتيجه ای جز گسترش فساد نخواهد داشت و حال متاسفانه کار به جايی رسيده که دروغگويی توسط پاره ای از مسئولان نيز توجيه می شود. و در نهايت تبعيض در ابعاد مختلف خود توسعه يافته و در برخی موارد خاص به سياست دولت بدل گشته است که مساله تاسف برانگيز و نگران کننده اخيرگزينش دانشجو بخشی از آن سياست هاست.
برای حزب مشارکت صرف اسامی مسئولان در اين دولت چندان اهميتی ندارد به همين دليل از ابتدای استقرار آن تلاش کرده که از پرداختن به کاستی های شخصی افراد آن مبرا باشد درعين حال آنچه مهم است پاره ای روش ها و مفاهيم است که چشم بربستن نسبت به آنها را از خوف اينکه به يک رويه تبديل شوند به صلاح کشور و نظام نمی دانيم. از اين رو ضمن اعلام خطر نسبت به رواج ناراستی و توجيه آن به هر قيمتی، دلسوزان کشور را به هشياری فرامی خوانيم. کردان با همين مشخصات پيش از اين هم در ساختار قدرتی حضور داشته و نقش آفريده است –که پرونده تحقيق و تفحص مجلس ششم از صدا و سيما و نيز فيلم عصر عاشورا در پيش از انتخابات دوم خرداد ۱۳۷۶ شايد جزئی از آن باشد- اگر همان زمان نسبت به اين مسائل واکنش مقتضی نشان داده می شد امروز هرگز کار به اينجا نمی رسيد. حال وقت آن رسيده که همه دلسوزان کشور نسبت به اهميت پاره ای مفاهيم اخلاقی در سياست و در عرصه مديريت هشدار دهند تا بيش از اين از کيسه اين انقلاب و کشور و مردم –که حاصل ايثارها و فداکاری های فراوان تاريخی است- بيهوده هزينه نگردد.


جبهه‌ مشارکت ‌ايران ‌اسلامی
۱۵/۷/۱۳۸۷

دنبالک:

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'بيانيه جبهه مشارکت درباره جعلی بودن مدرک وزير کشور' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016